خبرگزاری حوزه | یکی از مصائب منتقدان دولت دوازدهم و ایضاً یازدهم این است که چیز دندانگیری پیدا نمیکنند که برای قَسَمی هم که شده از دولت تعریفی بکنند و دمتگرمی بگویند.
ممکن است بگویی منتقد را چهکار به تعریف و تمجید! خب بالاخره آدم وقتی هی همهاش انتقاد میکند، از یک جایی به بعد، وجداندرد میگیرد. با خودش میگوید به قول حافظ «عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی» و با خودش کلنجار میرود که نکند تعصب و تزیدی باعث شده باشد که همه کار او را از پسِ عینک تیره ببیند.
مصیبت گفته شده ادامه داشت تا سخنان اخیر جناب رئیسجمهور در نشست حقوق اساسی و شهروندی (دوشنبه ۱ دی) که فرمود «... اگر سیستم حزبی نداشته باشید کار مقداری سخت میشود؛ با هو و جنجال و نزدیک انتخابات و شعارهای مختلف، ممکن است کار هدایت مردم نسبت به اینکه چه کسانی را انتخاب کنند مقداری سخت بشود...»
خوشحال شدم و به خودم گفتم «الحمدالله بالاخره یک حرف صاف و صافی هم از ایشان شنیدیم»؛ ولی دریغ و درد که این خوشحالی خیلی دوام نیاورد چون در ادامه دیدم که فرمودهاند:
«قانون اساسی ما هم حزبی نیست و بر مبنای حزب بنا نشده است. در انتخابات، ما به فرد، رأی میدهیم نه حزب...»
یکی در جمعی گفت: کتاب مدیر مدرسهی صادق هدایت خیلی کتاب جالبیه. یکی گفت: مدیر مدرسه رو که جلال آل احمد نوشته. طرف گفت: ای بابا یه کتاب خوب داشت، اونم داده جلال واسهش نوشته!
در واقع سخن جناب پرزیدنت حاوی این پیام ضمنی است که رأی مردم به من رأی آنها به «شخص» من بوده است نه به «جریان» اصلاحطلب لیبرال غربزده و اگر از من متنفرید، اگر خودم را پیش شما خراب کردهام، ربطی به جریان حامی من ندارد. پس شما با خیال راحت در انتخابات بعدی هم به جریان ما رأی بدهید معلوم نیست حتماً کسی مثل من دوباره رئیسجمهور بشود. (پروژهی عبور از روحانی دیده بودیم؛ ولی خداییش عبور روحانی از روحانی را دیگر کجای دلمان بگذاریم!؟)
باید گفت نه برادر اتفاقا آنهایی که رأی دادند به جریان رأی دادند نه به شخص شما. (شاید به استثنای همسر و فرزندان و برادر و داماد و...)
روزی در شهرستان پس از نماز جمعه، خدمت امام جمعه بودیم که پیرمردی ساده دل و باصفا آمد جلو و با اصرار دست حاج آقا رو بوسید و بعد گفت: حاج آقا من دست شما رو به خاطر جدت بوسیدم وگرنه خودت یه ریال برام ارزش نداری! (جالب آنکه امام جمعهی ما شیخ بود نه سید!)
البته از حق نگذریم از یک بابت ایشان را بابت از «خود» گذشتگیشان به نفع جریانشان ستایش میکنم؛ نه مثل بعضی دوستان اصولگرا که گاهی طوری حرف میزنند و عمل میکنند که انگار به جریانی حامی خود، مثل این فیلمهای جنایی میگویند: ببینید اگر من بیفتم، همه تون رو با خودم میکشم پایین!
محمدرضا آتشین صدف